salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

مکتب عشق8 (امام محمد تقی)

از امام محمد تقی نقل شده است که فرمودند: القصد الی الله تعالی بالقلوب ابلغ من اتعاب الجوارح بالاعمال ..



نظرات 10 + ارسال نظر
زهـرا جمعه 12 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 04:09 ب.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

سلام بزرگوار
ایام بر شما مبارک
این حدیث سخنی باقی نگذاشت
حتی سوال

سلام برشما
جانتان به طلوع نور حق فرخنده باد
و دعای خیر خوبان بدرقه راه همه راهروان ....

زهـرا جمعه 12 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:27 ب.ظ

یه سوال
پیامبران جز معصومین هستند؟
یعنی عصمتی که چهارده معصوم علیهم السلام دارند،پیامبران دیگر هم دارند؟

آری . عصمت لازمه ی نبوت است و اساسا نبوت در ظرف عصمت تحقق و تعین پیدا می کند و اگر کسی ادعای نبوت نماید و از ملکه ی عصمت برخوردار نباشد ادعای او کذب است و در زمره ی پیامبران دروغین به شمار می اید .

زهـرا یکشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 12:18 ق.ظ

عصمت یعنی عاری از هرگونه خطا و اشتباه
داستان هایی شنیدم از پیامبران که یه اشتباه کوچک هم انجام دادن
مثلا
ابراهیم(ع)در جای خواست به پیرمرد بت پرستی فقیری غذا بدهد موقع شروع غذا خوردن به پیرمرد گفت بگو بنام خدا و ایزد و لب به غدا بگشا ولی پیرمرد از گفتن جمله خودداری نمود و ابراهیم(ع) هم علاوه بر اینکه به او غذا نداد با وی هم به تندی برخورد کرد ، در همین هنگام از سوی خدا وحی می آید که ابراهیم ما (خدا) 80 سال است به این بنده ناشکر که بت پرست است غذا و طعام دادیم و روی خود نیاوردیم ولی تو حاضر نشدی یک وعده غذا به او دهی و دلش را شکستی

ولی تا به حال داستان های این چنینی درمورد ائمه نشنیدیم
درمورد پیامبر هم همین طور

در پیام آیه 74 اسرا خوندم
اگر لطف و نگهدارى الهى نباشد، براى مصونیّت و عصمت پیامبران هم ضمانتى نیست. «لولا ان ثبّتناک»

البته شاید نباید این سوالها مطرح بشه ولی خب فعلا واسه من سوال شده

نخست به واپسین سخن شما پاسخ می دهم و عرض می کنم : هر پرسشی که به ذهن خطور می کند باید مطرح و حل و فصل شود. پاسخ به این پرسش شما نیازمند پاسخ تفصیلی است که در حوصله ی این وجیزه نیست و تنها سعی می کنم به اجمال و فشرده به برخی نکات اشاره نمایم : اولا : باید به مفاد و مصداق ،گناه و خطا و اشتباه از منظر علم الهی و در عالم حقیقت پی ببریم و بدانیم که خطاها نسبی و مطلق هستند و درجه بندی دارند ، در زبان دین به ان مواردی که شما گفتید می گویند : ترک اولی ...در ثانی در خود قران برای همان پیامبران که گفتید به صراحت تعبیر مُخلَصین شده است که بر طبق نص صریح قران از اغوای شیطان مطلقا مبرا هستند ،ثالثا : خود عصمت درجه و مراتب دارد و بدیهی است که پیامبر اسلام و امامان از نقطه نظر عصمت در سرّ در مرتبه ی بالاتر از پیامبران پیشین قرار دارند و خدمت شما عرض کنم که حتی در امت پیامبر اسلام مقام عصمت باطنی اولیاء الهی مانند اقای قاضی نیز از برخی پیامبران بالاتر است (علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل ) ثانیا : در کتاب هایی مانند : سهو النبی " برخی نویسندگان برای پیامبر و امامان هم خطاهایی به گمان خودشان نقل کرده اند (هرچند از نظر ما انها ساختگی است ) چون مشهورات تاریخی نمی تواند قائم مقام یقینیات و بدیهیات در مقدمات برهان واقع شود و هیچگاه بر اساس تاریخ نمی توان استدلال عقلی نمود. و در مورد پیامبران هم همان مواردی که در قران هست را می پذیریم مانند ترک اولای حضرت یونس که باعث ایشان 40 شبانه روز در شکم ماهی زندانی شود و ذکر یونسیه هم از همانجا امده است که باید فص یونسی از فصوص الحکم را بخوانید تا به راز این واقعه به عنوان فعل الهی پی ببرید. . و ان ترک اولاها هم حکمت باطنی دارد و به درجات معرفت برمی گردد و درواقع نسبت به ان درجه بالاتر اشتباه به حساب می اید و در درجه خودش درست است مانند مناظره حضرت موسی و حضرت خضر و تفاوت قضاوت ان دو که به تعبیر اقای شاه ابادی ، یکی مأمور به حضور و دیگری مأمور به محضر بوده است . اری عصمت یعنی عصمت در سر، یعنی انها هیچگاه نیتِ خلاف و اشتباه نمی کنند و مثلا در انجا پیامبر مآمور بوده اند اهمیت نام خدا را برای شروع هرکار به فرد گوشزد نمایند و ترک اولای پیامبر در نحوه و روش ابلاغ ان حکم بوده . مشابه همین مطلب نزد امام صادق رخ داد ولی امام با تاکتیک دیگری این مطلب را به نمایش گذاشتند .هنگامی که یکی از یاران امام روی صندلی نشست و بسم الله نگفت صندلی شکست و حضرت فرمودند : خدا را شکر می کنم که شیعیان ما را در همین دنیا کیفر می کند. !!
و آیه سوری اسرا هم نه تنها نافی عصمت نیست بلکه مثبت ان است . و این بسیار بدیهی و اشکار است . یرید الله لیذهب عنکم الرجس ...اراده ی خدا تعلق گرفته است که از شما اهل بیت مطلق رجس را ببرد و شما را مطلقا پاک گرداند . اصلا مقام عصمت و نبوت و امامت مستقیما توسط خدا صورت می گیرد . چون انها هم انسان هستند . ولی مسئله این است که همین القاء وحی مساوق و مساوی عصمت است و گرنه چرا ان وحی بر من و شما نازل نمی شود . پیامبر فرمود : انا بشر مثلکم ..الا ما یوحی الی ...دقیقا با به همان حالت و ویژگی ای در پیامبر که باعث شده مهبط وحی و محل نزول وحی واقع شود می گوییم عصمت و همان حالت او را از بقیه ممتاز می سازد و عقلا بقیه مردم را مجاب و ملزم می سازد که از وحی نبی تبعیت کنند . چون ما یتبع عن الهوی ان هم الا وحی یوحی..همین که قران می گوید : پیامبر از هوی و هوس تبعیت نمی کند و انچه می گوید منحصرا وحی الهی است و هیچ دخل و تصرفی از نفس خودو از پیش خود در گفته هایی که به خدا نسبت می دهد ندارد ما به همین می گوییم عصمت ...و این یک صفت اعطایی از سوی خدا است و اکتسابی نیست .

. یکشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 06:17 ب.ظ


خدایا ، آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم
و آنگونه بمیرانم که به وجد نیاید کسی از نبودنم
کورش بزرگ

آمین یا رب العالمین

زهـرا یکشنبه 14 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 11:35 ب.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

سیزده رجب میلاد فرخنده گوهر ولایت در صدف کعبه است. مولودی که محبتش دلهای عاشقان فضیلت را روشن ساخته و مولایی که ولایتش کیمیای دگرگون ساز دلها وزندگیهاست گنج "علی دوستی" عطیه ای الهی در قلوب شیعیان است.
سیزده رجب تولد زمزم زلال عترت است. تولدی که چشمه عبودیت را در جانهای خفته جوشان می کند و نورش مشعل فروزان راه رسالت نبی اکرم صلی الله علیه و آله است سیزده رجب آینه حق نما در طلیعه خط ولایت است . عشق او آینه دل را صفا و جلا می دهد و ولای او مرز قبولی طاعات بندگان است .

میلاد نور بر شما مبارک

[ بدون نام ] دوشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 05:13 ب.ظ

سلام

عیدتون مبارک

امین که گفتید معنیش چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام برشما
معنی اصطلاحی ان طلب براورده شدن دعا از خداوند است و معنی لغوی ان "قصد کنندگان " : (آمین) جمع کلمه آم است، که اسم فاعل از فعل (اَمَّ، یؤم) است، و ماده آن (ام) به معناى قصد کردن است..یعنی ما هم همان چه گوینده در دعا می گوید را قصد می کنیم و در واقع وقتی یک نفر دعایی می خواند و دیگران آمین می گویند ،بدون تکرار دعای گوینده، اعلام می کنند که ما هم همان را می خواهیم .

زهـرا دوشنبه 15 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 07:34 ب.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

سلام بزرگوار
دیشب فقط با عجله تونستم پیام تبریک رو بذارم،یادم رفت واسه اون پاسختون ازتون تشکر کنم.

و اینکه خواستم بپرسم یعنی نمیشه به همه ی این داستان ها اعتماد کرد،درسته؟

سلام ..
آری همین گونه است که می فرمایید به همه این داستان ها نمی توان اعتماد کرد .همواره در روایات تاریخی احتمال ساختگی بودن ،یا تحریف ،بزرگنمایی ،کوچک نمایی و حذف و اضافه وجود دارد . از همین رو است که من بر این باورم که نمی توان عقیده و باور دینی را بر تاریخ بناکرد و باید برای ان دلیل عقلی مستقل از تاریخ جستجو نمود. ببینید مثلا اکنون شاید بیش از صدها میلیون مسیحی به اصل به صلیب کشیده شدن حضرت عیسی باور قطعی دارند در خالی که از نظر مسلمانان به استناد صریح قران حضرت عیسی به صلیب کشیده نشد " و لکن شبه لهم" و به اشتباه فرد دیگری به صلیب کشیده شد. البته انسان می تواند به نبوت حضرت عیسی ایمان داشته باشد اما نسبت به این داستان بی طرف باشد (البته اگر به قران معتقد نباشد ،چون باورمندان به قران ،این کتاب آسمانی را قطعی الصدور و مصون از تحریف می دانند و البته تاکنون هم پژوهش های فراوان علمی در دانشگاه های گوناگون جهان درستی همه ی گزاره های علمی و تاریخی انرا نشان داده و پژوهگشران را به اعجاب واداشته است بر خلاف نسخه های تحریف شده ی سایر کتب آسمانی و نیز انبوه روایات نادرست راه یافته به موسوعه روایات اسلامی تحت عنوان اسرائیلیات که سرشار از روایات غیرعقلانی و خرافی و ساختگی هستند ).

سهبا سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 09:45 ب.ظ

سلام استاد . با تاخیر و با شرمندگی فراوان , آمدم که تبریک بگویم میلاد مولای مهربانی را و از خداوند بخواهم که او را در دو دنیا , شفیع ما قرار دهد ... روزتان مبارک استاد بزرگوار ( امسال هم روز معلم و هم روز پدر را در سفر بودم ! شرمنده شما !)

سلام برشما
همین دعای شما در حق این کمترین بی گمان سزاوار سپاس بی اندازه است ...خدای مهربانی ها همواره همراه لحظه های نابتان باد ...

سایه سپید دوشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 05:51 ب.ظ http://www.sayesepid.blogfa.com

با سلام خدمت استاد عزیز.
تعدد افکار وباورها در مورد خدا در نفی با وحدت در اسلام نیست؟آیا خداساخته باور شخصی هر فرد است؟
ممنون

سلام برشما . تعدد افکار در باره ی خد ا برخاسته از تفاوت درجه ی درک ادمیان از خدا است و وحدت یعنی اصل باور به خدا . خدای راستین که مطلق و نامحدود است به احاطه ی درک و دانش انسان در نمی اید و در عین حال با همه چیز و همه کس و هر ذره ای و در هر شأن و فعل و انفالی و از جمله در خود شناخت ها حضور دارد ..خدا لاکیف است او عالیافی دنو و دانیا فی علوه است یعنی در همان حال که بسیار بالا و فوق ادراک بشر است درهمان حال بسیار نزدیک به انسان است یعنی از این جهت که هیچ مخلوقی خارج از حدود وجودی حضرت حق معنای محصل و مصداق خارجی ندارد ، همه ی ادم ها و همه ی پندارها و دیدگاه ها و تخیلات انها از جمله تخیلات انها در باره ی خدا در عین حال که به انها نسبت داده می شود خارج از ذات خدا نیست چون خارج از ذات خدا و خارج از تجلیات اسمائیه وصفاتیه ی او ،عدم است . انچه ساخته ی باور هر شخصی است خودخدا نیست بلکه پرتوی از اسماء او جلوه ای از بینهایت تجلیات حق بر وجود و اندیشه ی ادمی است که هرکس به خیال خود ان را تعمیم می دهد وتصور می کند که همان که او یافته یا تصور کرده خداست در حالی که پیامبر فرمود : ماعرفناک حق معرفتک ما انگونه که باید و شاید وحق معرفت توست تورا نشناختیم ...یا قران می فرماید : ماقدروالله حق قدره .انسان ها قدر و اندازه ی خدا انگونه که باید و شاید نشناختند . واقعیت این است که فقط خداست که خدا را می شناسد و ما فقط ابهت و عظمت او را در نشانه هایش می بینیم و همواره حضورش را حس می کنیم به میزان توجه و تذکر و سلوک عقلانی مان و به میزان تجرد از ظواهر و مظاهر و کشف و پرده برداری از وجود مطلقی که در پس گوناگونی ها و تغییر و تحولات است او در کمال عز خود مستغرق است ...

زهـرا سه‌شنبه 23 خرداد‌ماه سال 1391 ساعت 03:17 ب.ظ http://anywherewithu.blogsky.com/

سلام بزرگوار
فرق بین ساده بودن و سادگی چی هست؟
ممنون میشم کمکم کنید
در وبلاگم منتظرتون هستم

سلام برشما
ساده بودن فضیلت است و مانع خودبینی و فرورفتن در تعصب و دورشدن از فطرت می شود . اما سادگی یعنی راه فریب و وسوسه شیاطین جن و انس را بر خود بازگذارن که نکوهیده است
به معنای اول انسان باید ساده و زلال و لطیف باشد (رحمائ بینهم )
و به معنای دوم : المؤمن کیس : مؤمن زیرک و با هوش است و مواضب است شیاطین جن و انس او را نفریبند. (اشداء علی الکفار)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد