salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

بهشت زیر پای مادران است ،به یاد مادر

شد نغمه خوان مرغ سحر

چشمان من مانده به در

قلبم گواهی میدهد

که او نمی آید دگر

ای دل کجا رفته

چرا رفته

ز من راز خود نهفته

شب تا سحر یک دم

ز دست غم

دگر چشم من نخفته

***
تا نوای مرغ سحر برخیزد

جام صبرم ریزد

طاقت از جان من گریزد

به نامهء او گوهر افشانم

صد ره آنرا خوانم

درد و غم با دلم ستیزد

به آن امیدم که از در آید

به خنده لب بگشاید

تا شاید

عقده ها گشاید

روی مه بنماید

تا غمم سر آید

***

کاش گل من خنده زنان

آنکه بود مونس جان

آید و دل گردد شاد و بیتاب

روشنی بخشد بر من چو مهتاب

به آن امیدم که از در آید

به خنده لب بگشاید

تا شاید

عقده ها گشاید

روی مه بنماید

تا غمم سر آید

***

شد نغمه خوان مرغ سحر

چشمان من مانده به در

قلبم گواهی میدهد

که او نمی آید دگر

ای دل کجا رفته

چرا رفته

ز من راز خود نهفته

شب تا سحر یک دم

ز دست غم

دگر چشم من نخفته

 

نظرات 1 + ارسال نظر
سهبا یکشنبه 8 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:42 ق.ظ

سلام استاد عزیز .
چه بگویم وقتی مهر مادری را خوب می شناسم و میدانم هیچ جایگزینی برایش نیست ؟
خداوند رحمتشان کند ...

سلام و سپاس ...همین شناخت خوب گوهری است ...ولی این گونه شناختها را باید پاس داشت ..نگهداری این گونه شناخت ها از کسب ان بسی مهمتر و دشوارتر است وو وهمه قصه همین است ....اگر می توانستیم انرا بیابیم و ببوییم و دریابیم و پاسداریم انگاه شاید تا این در جه در افسوس فرو نمی رفتیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد