افسوس که عمری پی اغیار دویدیم از یار بماندیم و به مقصد نرسیدیم
سرمایه ز کف رفت و تجارت ننمودیم جز حسرت و اندوه متاعی نخریدیم
پیوسته به زنجیر تو دلهای محبان رحمی که در این بادیه بس رنج کشیدیم
شاها ز فقیران درت روی مگردان بر درگهت افتاده به صد گونه امیدیم
***********
صبا اگر گذری افتدت به کشور دوست بیار نفحه ای از گیسوی معنبر دوست
بجان او که بشکرانه جان برافشانم اگر به سوی من آری پیامی از بر دوست
افسوس که عمری پی اغیار دویدیم
سلام بزگوار
همینجوریه،عمری دنبال کسی یا چیزی هستیم که فکر میکنیم برای ما مفید هست و از صاحب اصلی جدا میشیم
یه وقتایی با یه تلنگر به خودمون میایم و می فهمیم که اشتباه کردیم،که اگه اینجور بشه یعنی خدا خیلی دوستمون داره
اما،امان از وقتی که خدا ما رو به حال خودمون رها کرده باشه،اون وقت که تا آخر عمر در غفلتیم
سلام برشما
خدا ما را به حال خودمون رها نمی کنه (ایحسب الانسان ان یترک سدی) این ما هستیم که او را گم می کنیم و از نشانه هایش روی بر می گردانیم و گرنه خدا به همه چیز در همه حال محیط و مسیطر است ،یک آن ما را وانمی گذارد ؛ این ما هستیم که خود را و او را فراموش می کنیم و درواقع بازتاب وانهادگی خود وانهادگی اوست . او همواره مراقب ما است ولی ما از او غافلیم و مراقب و متوجه نیستیم . به تعبیر عارف بزرگ : عالَم همه اش مکاشفه است؛ همه جا و همه آن ها و لحظه ها و رخدادها نشانه او و پیام او برای ما هستند و بلکه :لیس فی الدار غیره دیار ؛ لامؤثر فی الوجود الاالله ..هستی می هستد در جلوه های گوناگون و بیکران خود.
سلام بزرگوار
عیدتون مبارک
انشاءالله عیدی امشب ظهور آقا باشه
التماس دعا
http://www.negarkhaneh.ir/UserGallery/2011/7/irgraphist_13120000_1.jpg
سلام برشما
بر شما نیز فرخنده باد زادروز امام مهدی علیه السلام
سلام استاد بزرگوار . این عید عزیز بر شما مبارک .
عیدی حافظ تقدیم به شما :
جز آستان توام در جهان پناهی نیست
سر مرا به جز این در حواله گاهی نیست
عدو چو تیغ کشد من سپر بیندازم
که تیغ ما بجز از ناله ای و آهی نیست
چرا ز کوی خرابات روی برتابم
کز این به هم به جهان هیچ رسم و راهی نیس
زمانه گر بزند آتشم به خرمن عمر
بگو بسوز که بر من به برگ کاهی نیست
علام نرگس جماش آن سهی سروم
که از شراب غرورش به کس نگاهی نیست
مباش در پی آزار و هر چه خواهی کن
که در شریعت ما غیر این گناهی نیست
عنان کشیده رو ای ادشانه کشور حسن
که نیست بر سر راهی که دادخواهی نیست
چنین که از همه سو دام راه می بینیم
به ازحمایت زلفش مرا پناهی نیست
خزینه دل حافظ به زلف و خال مده
که کارهای چنین حد هر سیاهی نیست
شاد باشید و آرامش قرین روزگارتان .
سلام و صد سلام ..گویا نفس حضور شما بزرگترین عیدی ای است که در یافت می کنم ....و به ویژه که با لسان الغیب زینت می یابد ...ارمغانتان را بر دیده می نهم ...و برای شما نیز اوج آرامش و نهایت طراوت و غایت جمع و درایت از پیشگاه حقیقه الحقائق خواستارم ...روزگارتان بر وفق مراد.
سلام شب بر شما استاد عزیز خوش
واقا همیشه ادمی کارهای بیهوده میکنه با ابنکه میدونه اما بازم انجام میده اما وقتی ضربشو بخوره به گزشته و کاره بیهودش که فکز میکنه قلبش به درد میاد یه جایی میخوندم که خدا نشون میده که این را بده بیهودس اما ما اداما نمیبینیم بعد که میفهمیم میگیم خدایا چرا کمکم نکردی همیشه راه شبطان و زاه خدا کاملا اشکاراما دل ادم خدایی نیست که به سرانجام را پی ببریم انگار خابیم نه انگار خودمونو به خاب میزنیم خدایا همه اعمالمونو سودمند و معنوی کن دلمونو به چراغ ایمان خودت روشن کن امین ممنون از شعر زیباتون
سلام و درود برشما دل های پاک
و سپاسگذار از حضور قشنگ و نگاه پر احساس و شعورِ شور انگیزتان
گذشته(گزشته)
خواب (خابیم)