salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

salam

این وبلاگ برای گسترش فرهنگ گفتگو بنیان نهاده می شود

....

رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شب گرد مبتلا کن
ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن
از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن
ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده
بر آب دیده ما صد جای آسیا کن
خیره کشی است ما را دارد دلی چو خارا
بکشد کسش نگوید تدبیر خونبها کن
بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد
ای زردروی عاشق تو صبر کن وفا کن
دردی است غیر مردن آن را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن
در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن
گر اژدهاست بر ره عشقی است چون زمرد
از برق این زمرد هی دفع اژدها کن
بس کن که بیخودم من ور تو هنرفزایی
تاریخ بوعلی گو تنبیه بوالعلا کن

نظرات 4 + ارسال نظر
سهبا سه‌شنبه 11 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:25 ب.ظ

سلام استاد . طاعاتتون قبول .
چه دردی داشت توی این شعر مولانا ! چرا تا حالا متوجهش نشده بودم ؟! چقدر فرق میکنه کلمات رو از چه زبانی بشنوی !

خداوند حاجت دلتون رو توی این روزهای پرخیرو برکت روا کنه ...به حق خودش .

سعید چهارشنبه 12 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:39 ب.ظ http://farmani-saeid.mihanblog.com

دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من
سرو خرامان منی ای رونق بستان من
چون می روی بی​من مرو ای جان جان بی​تن مرو
وز چشم من بیرون مشو ای شعله تابان من
هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم
چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من
تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم
ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من
بی​پا و سر کردی مرا بی​خواب و خور کردی مرا
سرمست و خندان اندرآ ای یوسف کنعان من
از لطف تو چو جان شدم وز خویشتن پنهان شدم
ای هست تو پنهان شده در هستی پنهان من
گل جامه در از دست تو ای چشم نرگس مست تو
ای شاخ​ها آبست تو ای باغ بی​پایان من
یک لحظه داغم می کشی یک دم به باغم می کشی
پیش چراغم می کشی تا وا شود چشمان من
ای جان پیش از جان​ها وی کان پیش از کان​ها
ای آن پیش از آن​ها ای آن من ای آن من
منزلگه ما خاک نی گر تن بریزد باک نی
اندیشه​ام افلاک نی ای وصل تو کیوان من
مر اهل کشتی را لحد در بحر باشد تا ابد
در آب حیوان مرگ کو ای بحر من عمان من
ای بوی تو در آه من وی آه تو همراه من
بر بوی شاهنشاه من شد رنگ و بو حیران من
جانم چو ذره در هوا چون شد ز هر ثقلی جدا
بی​تو چرا باشد چرا ای اصل چار ارکان من
ای شه صلاح الدین من ره دان من ره بین من
ای فارغ از تمکین من ای برتر از امکان من

زهرا شنبه 15 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:24 ق.ظ

سلام استاد
فرا رسیدن ماه پر خیر و برکت و ماه رحمت و مغفرت الهی رو خدمت شما تبریک عرض میکنم.
استاد سال پیش از شبهای قدر می گفتین امسال هم برای درک هر چه بیشتر این ماه منتظر نوشته هاتون هستم.

سلام برشما . برای شما ارزوی توفیق می کنم . و ماقدروالله حق قدره .

farhad پنج‌شنبه 27 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:18 ق.ظ http://farhadnoori.blogsky.com/

سلام لطف کرده بودید و تو وبلاگ من نظر دادهخ بودید به رسم ادب و تشکر سر زدم به وبلاگتون عاااااالیه موفق و موید باشید

سلام بر شما ...من هم سپاسگذارم از عنایت شما به این خانه کوچک و ارزو می کنم خدا شما را در زمره عاشقان خودش قرار دهد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد